جدول جو
جدول جو

معنی پس چرا - جستجوی لغت در جدول جو

پس چرا
مرحله ی پایانی چرای دام ها در اواخر تابستان و آخرین توقفگاه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پس ترک
تصویر پس ترک
اندکی پس تر، عقب تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پس فردا
تصویر پس فردا
روز بعد از فردا، دو روز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
(پَ پَ رَ)
نام دهی در کجور مازندران. (مازندران و استراباد رابینو)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
جانب پسین ران. گوشت پسین ران
لغت نامه دهخدا
(اَ عا)
حادّ. رانندۀ شتر
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ)
اوجاعی که زن را پس از وضع حمل پدید آید و آنراعرب حس ّ گوید. دردی که زاهو را باشد پس از ولادت
لغت نامه دهخدا
(پَ تَ رَ)
بعید هذا. اندکی متأخر: و او (یعنی کوکب علوی) مستقیم است تا آنگاه که بوقت برآمدن آفتاب آنجا رسد که اگر آفتاب آنجا بجای او بودی از پس ترک از نماز پیشین بودی. (ابوریحان از التفهیم) ، هر چیز صیقلی که در لای کاغذ گذارند تا محفوظ ماند، فواتی که شخص در دم مردن زند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چِ)
بی چون و چرا. غیرقابل اعتراض. مسلم:
بسبق خدمت و فرمان پذیری بی چرا و چون
ملک را در وزارت چون نبی را یار در غارم.
سوزنی، در تداول عامه، بی عرضه. بی خاصیت. بی مصرف. بی جربزه
لغت نامه دهخدا
(پَ فَ)
یک روز بعد از فردا. بعد غد
لغت نامه دهخدا
(چَ)
غذائی که به ناشتا خورند و آن را نهاری گویند، و در بعض فرهنگها به معنی خوراک جن و پری و طیور آورده اند
لغت نامه دهخدا
(هََ چِ)
در تداول، هنگامی که پاسخ ’چرا’ را نخواهند گفت، گویند ’هم چرا’ مانند ’محض ارا’
لغت نامه دهخدا
(هََ چَ)
دو حیوان که با هم در یک جا چرا کنند و به هم آسیب نرسانند:
ز عدل شاه چنان ایمنی گرفته جهان
که گرگ با بره خواهند هم چرا دیدن.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پس درد
تصویر پس درد
دردهایی که پس از وضع حمل در زائو پدید میاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس پیرا
تصویر پس پیرا
سه سال پیش دو سال پیش از پار سال پیش از پیرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس فردا
تصویر پس فردا
یک روز بعد از فردا
فرهنگ لغت هوشیار
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم ووقت صحبت با یاران صرف کنند شب چره تنقلات: بعیش یکدمه احمد مساز با شربت ز نقل لب چره بردار توشه جاوید. (احمد اطعمه لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی چرا
تصویر بی چرا
غیر قابل اعتراض، بدون چون و چرا، مسلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب چرا
تصویر آب چرا
غذائی که ناشتا بخورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس ترک
تصویر پس ترک
اندکی عقب تر متاخر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس فردا
تصویر پس فردا
((~. فَ))
یک روز بعد از فردا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پس ران
تصویر پس ران
((پَ))
پس راننده، راننده شتر، حاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب چرا
تصویر آب چرا
((چَ))
ناشتایی، غذای اندک، خوراک وحوش و طیور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پس ورد
تصویر پس ورد
گذرواژه
فرهنگ واژه فارسی سره
محل دوشیدن شیر گوسفندان
فرهنگ گویش مازندرانی
سه روز دیگر، چهار روز دیگر (در گویش عباس آباد و تنکابن)
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان نشتای شهر عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت گردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دیر، دیرکاشت، زراعتی که دیرتر از موقع کاشت شود، مجازا
فرهنگ گویش مازندرانی
سه روز دیگر چهار روز دیگر (که در مناطق مختلف مازندران معانی
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
سه روز دیگر، چهار روز دیگر (با تفاوت معنایی در نقاط مختلف
فرهنگ گویش مازندرانی
مرحله ی دوم چرا، چراگاهی که پس از چریدن گاو، گوسفند آن را
فرهنگ گویش مازندرانی
آخرین منزل گاه گالشان در فصول گرم بالاترین منزل گاه
فرهنگ گویش مازندرانی
بالای پاشنه ی پا تا زانو
فرهنگ گویش مازندرانی